این صفحه به بازگشت سید روح‌الله خمینی به ایران در جریان انقلاب ۱۳۵۷ ایران که طی آن در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ سید روح‌الله خمینی پس از ۱۴ سال تبعید از فرانسه به ایران بازگشت اشاره دارد
در روز 12 بهمن سال 57 هواپیمای حامل امام خمینی (ره) با نیم ساعت تاخیر در ساعت ۹ و ۲۷ دقیقه و ۳۰ ثانیه صبح در فرود گاه مهرآباد بر زمین نشست
چرا امام در 12 بهمن به ایران آمد

برنامه ی نخست این بود که امام در 6 بهمن سال 57 وارد ایران شود اما به دلیل فشار دولت بختیار و بستن فرودگاه مهرآباد این تاریخ به 12 بهمن موکول شد.
در همان زمان امام در پاریس اعلام کرد که به محض بازشدن فرودگاه‌ها به کشور بازخواهد گشت و مردم را به ادامه اعتراضات دعوت کرد.
در ۹ بهمن ۱۳۵۷ به دلیل ناتوانی بختیار از ادامه اعتراضات با فرمان بختیار فرودگاه مهرآباد بازگشایی شد.
این سفر تاریخی به وسیلهٔ هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ شرکت ایرفرانس انجام گرفت که با همراهی 3 میلیون ایرانی انجام گرفت.


با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. گروه سرود دانش آموزی، با خواندن سرود «خمینی ای امام»، شوق ورود امام را با اشک های مشتاقان درآمیختند.
فرمانداری نظامی بر اثر فشار مردم ، راهپیمایی و تظاهرات را برای سه روز آزاد اعلام کرد.

آیت الله طالقانی و آیت الله بهشتی به دلیل دیدن استقبال بیش از حد انتظار، به امام پیشنهاد لغو برنامه بهشت زهرا را دادند، امام با آرامی پرسیدند:«ماشین کجاست؟ من قول داده ام که به بهشت زهرا بروم و می روم».

ماشین بلیزر ازچند روزقبل آماده شده بود. بین صندلی راننده و صندلی عقب یک شیشه ضد گلوله گذاشته بودند.امام پس ازاطلاع از این امر،روی صندلی جلو ماشین نشستند
در مسیر خیابان رجایی (آرامگاه)،ناگهان ماشین خاموش شد . امام اصرارداشتند پیاده شده وبقیه راه تا بهشت زهرا را پیاده بروند اما ایشان مجبور شدند با  هلی کوپتر به محل سخنرانی انتقال پیدا کنند.
حضرت امام ساعت 2 رسیدند قطعه 17بهشت زهرا .جایی که شهدای17شهریور دفن هستند.ابتدا در محل  استقرار، قرآن تلاوت شد و پس ازآن سرود «برخیزید ای شهیدان راه خدا»خوانده شد.سپس طنین ندای امام بود که جان مشتاقان و شیفتگان حقیقت را سیراب می نمود …” من به پشتیبانى این ملت دولت تعیین مى‏کنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد…” که تا ساعت 15:30 به طول انجامید
بعد از سخنرانی همه همراهان تصور می کردند که امام از بهشت زهرا می روند مدرسه ی رفاه، اما این اتفاق نیفتاده بود ، همه نگران بودند. امام تصمیم گرفتند که به دلیل ازدحام بروند خانه ی برادرزاده شان، دختر آقای پسندیده؛ منزل برادرزاده امام حوالی جاده شمیران (شریعتی) بود. حضرت امام تا ساعت 10 شب در آنجا  مانند تا مسیر کمی خلوت شود.
در مدرسه رفاه همگی نگران بودند ، کسی از امام خبری نداشت .اواخر شب خبر آوردند که کسی درِ حیاتِ کوچک مدرسه را می کوبد.در که باز شد، “امام آمد”.ایشان پس ازتفقد از تعداد اندکی که در مدرسه بودند به سمت پله ها حرکت کردند، در میانه پله ها به سمت جمعیت پشت سرشان برگشتند و همانجا بر روی پله ها نشسته و دقایقی با آن جمعیت ، سخن گفتند.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *