به نقل از khamenei.ir :(آیةاللَّه کاشانی کسی است که اگر او نبود، نهضت ملی شدن صنعت نفت یقیناً در این کشور به وقوع نمیپیوست…) که به اهمیت این فرد مجتهد شیعه و فعال سیاسی اشاره دارد.
مختصر زندگی نامه
سید ابولقاسم فرزند سید مصطفی کاشانی فرزند سید حسین کاشانی زاده ۱۲۵۴ در تهران. وی در اثر بیماری 23 اسفند 1340 دار فانی را وداع گفتند. ایشان در مجلس های 14و 16 و17 مجلس شورای ملی از حوزه تهران و همچنین مدتی رئیس مجلس شورای ملی در دوره ۱۷ بود. در سن ۱۵ یا ۱۶ به قصد ادامه تحصیل تهران را ترک کرد و به همراه پدرش به عراق عزیمت کردند.
گفته میشود ضدیت کاشانی در برابر انگلیس، ریشه در رخداد اشغال بصره در نوامبر ۱۹۱۴ و کربلا و نجف در اواخر ۱۹۱۷ داشت. در جنگ جهانی اول موقعی که قوای انگلیس به عراق حمله کرد، علمای شیعه برای دفاع فتوای جهاد دادند، نیروهای ملی به رهبری علما و از جمله پدر او و خود وی در این جنگ شرکت جستند. جنگی که چهارده ماه به طول انجامید. اگرچه در حوالی سالهای ۱۲۸۵ شمسی که جنبش مشروطه ایران شکل گرفت، او در ایران نبود و بهطور مستقیم وارد جنبش نشد، ولی سمت مشاورت فردی چون آخوند خراسانی را بر عهده داشت.
برخی از ویژگی های فردی و مبارزات کاشانی
یکی از خط مشیهای اصولی آیت الله کاشانی، حفظ وحدت و یکپارچگی ملت در برابر دشمن خارجی بود و بارها در پیامها و اعلامیههای خود، مردم را به هوشیاری در برابر توطئههای آنان، فرا میخواند.آیت الله کاشانی ترجیح میداد به عنوان یک رهبر اسلامی در پشت صحنه سیاست کشور، نیروهای سیاسی و تودههای وسیع مسلمان را در صحنه نگهداشته و از یک دولت ملی و مردمی حمایت کند.
هنگامی که قرارداد ۱۹۱۹ امضا شد، کاشانی با همکاری علمای شیعه و عشایر عرب، در مقابله با این قرارداد، فتوای جهاد صادر کرد و علیه نیروهای انگلیس به جنگ پرداخت و خود نیز با همدرس و همفکرش سید محمدتقی خوانساری سلاح برداشته و به میدان جنگ رفتند.
با آن که قانون انتخابات مجلس که پس از مشروطیت به تصویب رسیده بود به زنان حق رأی و حضور در انتخابات مجلس را نداده بود، کاشانی در سال ۱۳۳۰ خورشیدی در پاسخ به یکی از خبرنگاران صریحاً اعلام کرد: «شرکت زن در انتخابات منع شرعی ندارد». البته حق رأی زنان، سال ها پس از آن به رسمیت شناخته شد.
کاشانی و مصدق
رهبر انقلاب در بیانات دیدار مردم کاشان و آران و بیدگلسال 1380 خاطرنشان کردند:(مرحوم کاشانی کسی است که به کمک او دکتر مصدّق و دیگر سرانِ نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ والاّ حمایت مردم جلب نمیشد. کسی مصدّق را نمیشناخت؛ کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمیدانست؛ تودههای عظیم مردم که رأی و حضور و اقدام آنها در تحوّلات اجتماعی تعیین کننده است.در جریان وارد نبودند و برای آنها توضیح داده نشده بود. دستگاه دربار که مخالفت چیزفهمیِ مردم بود، خودش هم عامل دست انگلیسیها بود. روشنفکران و سیاسیّونی که جهت حرکتشان این بود، وسیله و راهی نداشتند و مردم به آنها اعتماد نمیکردند. مرحوم آیةاللَّه کاشانی وارد میدان شد. سابقهی این مرد را، علما میشناختند و مردم ایران هم به او ارادت داشتند. او کسی بود که به وسیلهی قشون غاصبِ مداخلهگرِ انگلیس در ایران، از کشور تبعید شده بود.)